دفتر نخست اشعار حمید مصدق تحت عنوان « از جدایی ها »
« درون دیده من ابر بود و باران بود
صدای سوت ترن
صوت سوگواران بود
ز پشت پرده باران
تو را نمی دیدم
تو را که می رفتی
مرا نمی دیدی
مرا که می ماندم
میان ماندن و رفتن »
دلتنگی های آدمی را، باد ترانه ای می خواند
رویاهایش را آسمان پر ستاره نادیده می گیرد
و هر دانه برفی به اشکی نریخته می ماند،
سکوت سرشار از سخنان ناگفته است
از حرکات ناکرده، اعتراف به عشق های نهان
و شگفتی های بر زبان نیامده،
در این سکوت حقیقت ما نهفته است،
حقیقت تو و من!
دیدگاههای کتاب الکترونیکی از جدایی ها - دفتر 1
رویاهایش را آسمان پر ستاره نادیده می گیرد
و هر دانه برفی به اشکی نریخته می ماند،
سکوت سرشار از سخنان ناگفته است
از حرکات ناکرده، اعتراف به عشق های نهان
و شگفتی های بر زبان نیامده،
در این سکوت حقیقت ما نهفته است،
حقیقت تو و من!
تو ای گریخته از من!
حصار خلوت تنهایی مرا بشکن...
من خیلی دوس دارمش :-*
خوب بود .. ..... ..
من كه خوشم اومد :baaa:
تو را که می رفتی
مرا نمی دیدی
مرا که می ماندم
میان ماندن و رفتن » :x:x:x:x
8-)